اگر بدونین که طی دو ماه آینده چه اتفاقاتی قراره تو زندگیتون پیش بیاد چه کار میکنین؟چه کار میکنین اگر بدونبن همه این اتفاقات بد و نا خوشایندند ؟وقتی میدونین هیچ کاری ازتون ساخته نیست وقتی قراره آرامش زندگیتون حداقل به مدت 5 سال تبدیل به طوفان بشه وقتی که فقط باید منتظر بشینین و دعا کنین این اتفاقات در اون حدی که تصور میکنین فاجعه نباشه...

اگر یه دفعه تنها شده باشین و جای خالی بهترین و نزدیکترین دوستتون رو احساس کنین و مجبور بشین به این دلخوشی که شاید یه روز برگرده شاید دوباره ببینمش شاید ...

اگر زیر فشار های عصبی کاری در حال خورد شدن باشین چه کار میکنین؟

اگر دست به هر کاری میزنین به دربسته بخورین و مجبور بشین برگردین سر خونه اول اونوقت چه کار میکنین؟

اگر همه فکر کنن شما عقل کل هستین و باید گره کار همه رو باز کنین؟

اگر هر کی یه سنگ صبور بخوا میاد سراغ شما...

اگر یه اینترنت به درد نخور داشته باشین با سرعت بسیار پائین ...

اگر...

اگر...

اگر...

من همه اینا رو دارم یک جا!!! و هنوز توانائی خندیدن دارم یا حداقل توانائی حفظ ظاهر دارم. عاشق خلوتی و سکوت این وقت شبم چون الان و در این لحظه و اینجا پای کامپیوتر تنها جائی است که من خودم هستم بدون نقاب . خود خودم که به پهنای صورت اشک میریزم...