خطر متفاوت بودن را بپذیر

خطر متفاوت بودن را بپذیر اما بیاموز بدون جلب توجه متفاوت باشی.

خطر متفاوت بودن را بپذیر

خطر متفاوت بودن را بپذیر اما بیاموز بدون جلب توجه متفاوت باشی.

انتظار درد آوره

فراموشی درد آوره

ولی

بی تصمیمی از هر رنجی بدتره

یه بازی راه افتاده به اسم بازی شب یلدا که صاحب وبلاگ ۵ تا از ویژگیهاشو که کسی نمیدونه مینویسه بعد هم از ۵ نفر دعوت میکنه که اونه هم همین کارو انجام بدن.من دیدم هنوز به اون درجه از شهرتو محبوبیت نرسیدم  که کسی ازم دعوت کنه در نتیجه خودم خودمو دعوت کردم ولی الان دارم فکر میکنم اون ۵ نفری که باید دعوت کنم کیا هستن؟؟!!!!

۱-تو ۳ شماره گریه میافتم ولی اونقدر خوددارم که گریه هارو جمع میکنم برای آخر شب در نتیجه همه فکر میکنن اوووووووه چه مقاوم!!

۲-در غالب دوست دختر شدیدا آسیب پذیرم حاضرم برای طرف هر کاری بکنم ولی ظاهرم دقیقا خلاف اینو نشون میده.

۳-دوست دارم همیشه نفر اول باشم به حدی که اگر احتمال اول شدن نباشه معمولا اون کار رو انجام نمی دم.

۴-۱۰ برابر بیشتر از اونی که دیگران فکر میکنن حسودم.

۵-بچه که بودم دلم میخواست هنرپیشه بشم ولی الان به دلایل خیلی شخصی ازین شغل متنفرم.

اصلا به ذهنم نمیرسه از کی دعوت کنم ولی میخوام چند تا از چیزهائی رو که مردم میدونن رو هم اینجا بگم :

۱-فوق العاده مغرور .سرم بره غرورم نمیره تا حدی که ممکنه یه رابطه خیلی خوب رو به باد فنا بدم.

۲-اعتماد به نفس بسیار بالا .

۳-از هدایای غیر عادی خوشم میاد قیمت اصلا مهم نیست مهم اینه که متفاوت باشه

۴-از مریض شدن متنفرم و شدیدا تو مریضی بد اخلاق میشم.

۵-توانائی بسیار بالا در حفظ ظاهر حتی در موقعیت های خیلی سخت.

وقتی صدای هدفون خیلی بلند باشه افکارم پراکنده میشه و میتونم یه کم آرامش داشته باشم.

الان هد فون رو آخرین درجه است...

دلم میخواد آهنگ هائی رو گوش کنم که معنیشو نمیدونم

دلم میخواد با آدمائی باشم که که از جنس من نیستن

دلم میخواد جاهائی برم که منو نشناسن

دلم میخواد غیر از صدای آهنگ هیچ صدای دیگه ای نباشه حتی صدای بارون که یه وقتی عاشقش بودم

دلم میخواد گریه کنم

دستتو میگیره تو دستش و آروم آروم میبره بالا از زمین بلندت میکنه میبره رو درختها بعد رو کوهها رو ابرها میره از ابر ها بالاتر احساس سبکی میکنی فکر میکنی خوشبختی که میگن همینه تو همین حال و هوا و مزه مزه کردن خوشبختی یهو دستتو ول میکنه ...

پرت میشی پائین ولی نه رو زمین ،میا فتی تو یه گودال خیلی عمیق که فکر میکنی هیچ وقت از اون تو در نمیای احساس میکنی از تو بدبختر وجود نداره...

همه این اتفاقات در ۱۰ دقیقه پیش میاد و این اون مردیه که من احمق براش میمیرم.

بعد ازین بعد از این کن فراموشم که رفتم.... دیگر از دست تو می نمینوشم که مستم

با دل دیر آشنا گشتم از دامت رها .... بی وفا  بی وفا بی وفا رفتم که رفتم

همون حرفای همیشگی همون اشکهای همیشگی

 

دلم براش یه ذره شده اندازه نوک سوزن

عادت دارم هم زمان به چند تا موضوع مختلف فکر کنم الان اینا تو ذهنمه :

۱-چه طوری میتونم کارای همکارمو تحمل کنم؟شدیدا اعصابمو به هم میریزه و دقیقا هدفش همینه.

۲-کی وقت میکنم برای فوق درس بخونم؟

۳-چه کار کنم که بچه های کلاس از کارم راضی باشن؟

۴- با ... چکار کنم؟اونم اعصابمو خورد میکنه

عادت دارم هم زمان به چند تا موضوع مختلف فکر کنم الان اینا تو ذهنمه :

۱-چه طوری میتونم کارای همکارمو تحمل کنم؟شدیدا اعصابمو به هم میریزه و دقیقا هدفش همینه.

۲-کی وقت میکنم برای فوق درس بخونم؟

۳-چه کار کنم که بچه های کلاس از کارم راضی باشن؟

۴- با ... چکار کنم؟اونم اعصابمو خورد میکنه