بده دستاتو به من تا باورم شه پیشمی
میدونم خوب میدونی تو تار و پود و ریشه می
تو که از دنیا گذشتی واسه یک خنده من
چرا من نگذرم از یه پوست و خون به اسم تن؟
تو خیالمم نبود دوباره عاشقی کنم
ممنونم اجازه دادی با تو زندگی کنم
نمی دونم چی بگم که باورت شه جونمی
توی این کابوس درد رویای مهربونمی
میدونی با تو....
پرم از شعر و ستاره
میدونی بی تو ...
لحظه حرمتی نداره
میدونی در تو...
این خدا بوده که تونسته گل عشقو بکاره
....
راستش اسم وبلاگت توجه ام رو جلب کرد
جالب بود واسم ..
ولی خطر و تفاوت ؟؟؟!!!
میشه بگی کجای نوشته هاته رفیق ؟!
نمی دونی بعد از خوندن این شعر چه احساسی داشتم...
زیبا ترین خاطرات زندگیم تو جاده های اصفهان و علویجه و ابیانه با این آهنگ و این آلبوم رقم خورده...
واسه برگردوندنم به یه عالمه خاطره ی خوش که تموم شد ممنونتم.
.
.
.
عمر عشق ها چقدر کوتاه شده !!!
..............................
عاشق ، جاری و شاد باشی تا ستاره.